از زمانی که تئوری خود درباره تیم و تفاوت آن با دیگر انواع اجتماعات انسانی را به جامعه علمی معرفی کردیم، تمام تلاش و توان خود را به کار بستیم تا آن را در زمینههای اجتماعی و عرصههای مختلف زندگی، از کلاسهای دانشگاهی گرفته تا تیمهای ورزشی و نظایر آن، به کار بندیم. بعد از مشاهده موفقیتهای حاصل از بکارگیری این رویکرد و کارآیی مدل در زمینههای گوناگون، بر آن شدیم تا این الگوی کاربردی را در یکی از مهمترین عرصههای اجتماع یعنی موسسات و سازمانها و به طور مشخص در فضای کسب و کار به کار بگیریم.
دلیل ما برای انتخاب سازمان به عنوان عرصهای برای کار تیمی این است که باور داریم هدف از تشکیل سازمانها و موسسات در جوامع، ایجاد فضایی برای بهزیستن و ساختن جهانی بهتر برای همگان بوده و هست و در این میان، «الگوی کارِ تیمی» تلاشی است که به واسطهی آن، گروهی از افراد با هدف ایجاد زندگی بهتر برای دیگران و ذینفعان خود، شرایط بهتری را برای خود رقم میزنند. تلاشی که در آن انسانها یاد میگیرند تا با اصلاح پندار، گفتار و کردار خود، سازمان و کسب و کار را دگرگون کرده و موفقیت خود را در راستای موفقیتهای دیگران جستجو و دنبال کنند و از طریق زندگی سالم و جمعی در محیطهای کاری، درسهای بهزیستن در کلیت زندگی را در قالب فرهنگ کار تیمی در سازمان و فراتر از سازمان، به کارکنان و در مرحلهای بالاتر به افراد جامعه و شهروندان منتقل نمایند.